۱۳۹۲ خرداد ۳۱, جمعه

Ten Thousand Years Won't Save Your Life

من در گوش قاصدک ها - این پیامبرهای کوچک - رازهایی گفته ام.‏
و با هر اناری،دانه ی بهشتی اش را آرزویی کرده ام؛
و سیب های سرخ را همانقدر دوست داشتم که حوا؛
من با آینه ی قاب نقره ی نگین فیروزه و شال حریر زربافت شب های زیادی رقصیدم تا ایرانی رقصیدن یاد بگیرم.‏
و همیشه چیزهای کوچکی را دوست داشته ام،تا وامدار زنان ایل باشم که دلخوشی های کوچکشان در بقچه ی گلدوزی شده ی عروسی شان خلاصه میشد؛بقچه ای با قواره ای پارچه، شانه ،آینه و ناخنگیری کوچک؛تنها دلخوشی های نوعروسی شان.‏
  حالا وقتی در این مقاله می خوانم که در طول تاریخ این زنان بودند که آیین ها را ساخته اند،لبخند میزنم.‏
 سرِ من پیش تمام زنان تاریخ بلند است.‏

Hammock *

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر