کسی که تو سالهای دور نوشته های این وبلاگو مینوشت، اینقدر دور و غریبه که هیچ نمیتونم باور کنم شاید من بوده باشم، همین انگشتها روی کیبورد لغزیده باشن، همین چشم ها به صفحه ی کامپیوتر زل زده باشن. چقدر دوست داشتنی تر از تو بوده نازنین، دختری که روی ماه زندگی کرده، چقدر ذهن زیباتری داشته و چقدر بیشتر از تو زندگی میکرده.
از کی نیست شدم و یادم رفت روزهایی رو که روی ماه زندگی میکردم رو؟ کسی هست که یادش بیاد؟ اگه نوشته های این وبلاگ نبودن، یاد خودم میبود حتی؟
فک نکنم کسی دختری که روی ماه زندگی کرده رو یادش بره، مگه چندتا داشتیم ازش ؟
پاسخحذفبعید میدونم عوض شده باشی، فقط تو یه ماموریتی احتمالا که خودت رو تغییر دادی، تهش همون نازنینی که ما میشناختیم و از ماه اومده بود
یه سیب که هوا بندازی، تا برسه زمین هزارتا چرخ میخوره نازنین، داریم میچرخیم فعلا، اونجوری که میگی هم نیست
پاسخحذفمن یادمه. حتّی از نازکی کروموزوم هم خاطره دارم. و جایزهای که بردم و هیچوقت نگرفتم.
پاسخحذفhttps://mega.nz/file/Z8ozVKoS#fBa8s-8Q7Y61JSmoimi_mS16XNd5L0FHn4Sohq_lE6c
پاسخحذف